دانلود پایان نامه بررسی حق تعیین سرنوشت در حقوق داخلی ایران با نگاهی بر حقوق بین الملل
ارسال کننده : سرکار خانم زهرا رحیمی
سطح فعالیت : نویسنده
ایمیل : NJIRAN33[@]GMAIL.COM
تاریخ ارسال : ۲۴ اسفند ۱۳۹۹
دفعات بازدید : 144
زبان نوشتاری : فارسی
تعداد صفحه : 220
فرمت فایل : PDF
حجم فایل : 4/945KB
قیمت فایل : 18,000 تومان
خرید فایل
امتیاز مثبت : 6
امتیاز منفی : 0


سخن را با نام خداوند، این خالق شور و عشق آغاز می کنم غرض وهدف از این نوشتار کنکاش پیرامون حق تعیین سرنوشت است. اما دلیلی که موجب شد این موضوع را برای تحقیق انتخاب نمایم، آن است که حق تعیین سرنوشت امروزه چه در عرصه حقوق داخلی و چه در عرصه حقوق بین الملل به یکی از مفاهیم برجسته حقوقی تبدیل شده است که آوازه آن روز به روز بیشتر در گوش آدمیان طنین انداز می شود این حق از طرفی در زمره حقوق بشر است، از طرف دیگر با مفهوم استقلال کشورها و اصل برابری آنها ارتباطی نزدیک و تنگاتنگ دارد و از مفاهیم حقوق بین الملل محسوب می شود و از طرف دیگر در عرصه حقوقی داخلی، با دموکراسی و حاکمیت رابطه مستقیم دارد و جزء حقوق سیاسی مردم بحساب می آید. بعبارت دیگر این حق را از چند منظور می توان مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. تار و پود اندیشه های سیاسی غرب مبتنی بر دو نظريه حقوق طبیعی و قرارداد اجتماعی است.
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول: کلیات در مورد حق تعیین سرنوشت
گفتار اول: تعريف حق تعیین سرنوشت
حق و تعریف آن
نظریه تعیین سرنوشت خود (SDT)
تعريف حق تعیین سرنوشت
حق تعیین سرنوشت از زمره حقوق بشر است
گفتار دوم: حق تعیین سرنوشت و ارتباط آن با آزادی، تساوی و انتخابات
حق تعیین سرنوشت و آزادی
آزادی و تعریف آن
اقسام آزادی
الف: آزادیهای فردی
ب: آزادیهای عمومی
ج: آزادیهای سیاسی
ارتباط منطقی
رابطه مساوات و حق تعیین سرنوشت
تعریف مساوات
فهرست مطالب
مساوات از دیدگاه قران
فلسفه مساوات
حق تعیین سرنوشت، حاکمیت و انتخابات
حق تعیین سرنوشت و حاکمیت ملی
حق تعیین سرنوشت و انتخابات در اسناد بین المللی
الف: اعلامیه جهانی حقوق بشر ۱۹۶۸
ب: کنوانسیون ۱۹۶۵ در مورد رفع تمام اشکال تبعیض نژادی
ج: میثاق حقوق مدنی و سیاسی
د: کنوانسیون ۱۹۷۹ راجع به رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان
: اعلامیه امریکایی حقوق و تکالیف انسان ۱۹۹۸
ر: کنوانسیون میان آمریکایی حقوق بشر ۱۹۹۹
ز: منشور افریقایی حقوق بشر و مردم ۱۹۸۱
گفتار سوم: تاریخچه حق تعیین سرنوشت
حق تعیین سرنوشت در عهد قدیم (یونانیها و رومیها)
یونانی ها
رومی ها
انقلاب فرانسه
فهرست مطالب
توسعه حق تعیین سرنوشت در طول جنگ جهانی اول
حق تعیین سرنوشت در کنفرانس صلح
ارزیابی حق تعیین سرنوشت در کنفرانس صلح
حق تعیین سرنوشت و روند تبدیل آن به یکی از اصول اساسی
حقوق بین الملل
فصل دوم: حق تعیین سرنوشت در حقوق داخلی ایران
گفتار اول: حق تعیین سرنوشت از منظر تعالیم اسلامی
حق تعیین سرنوشت و اعلاميه اسلامی حقوق بشر
روشهای شناخت حقوق مردم از دیدگاه اسلامی
روش اول: مراجعه به قرآن و سنت
روش دوم: سیره عقلا
گفتار دوم: تبیین حق تعیین سرنوشت و مقدرات سیاسی از دیدگاه اسلامی
مبادی تصوری حق تعیین سرنوشت و مقدرات سیاسی
مبادی تصدیقی حق تعیین سرنوشت و مقدرات سیاسی
قرآن کریم
دلایل عقلی
اصل عدم ولایت
فهرست مطالب
نحوی قاعده سلطنت
مشورت با مردم
حقوق مردم در انتخاب حکومت از دیدگاه علی (ع)
حق تعیین سرنوشت در اندیشه امام خمینی (ره)
نقش مردم در تشکیل و اداره حکومت اسلامی
گفتار سوم: مبانی حق تعیین سرنوشت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
نظام مبتنی بر شریعت
جمهوریت در کنار اسلامیت
تأیید و تجلی حق تعیین سرنوشت در قانون اساسی و مشروح مذاکرات
گفتار چهارم: قلمرو حق تعیین سرنوشت در قانون اساسی جمهوری اسلامی
قلمرو مکانی
قلمرو موضوع
رابطه حاکمیت خداوند و حاکمیت انسان
قلمرو انسانی
حق تعیین سرنوشت زنان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
فهرست مطالب
حق تعیین سرنوشت اقلیتهای مذهبی در قانون اساسی جمهوری
حق تعیین سرنوشت اقلیتهای قومی در قانون اساسی جمهوری
اسلامی ایران
گفتار پنجم: مصادیق اصل حق تعیین سرنوشت در قانون اساسی جمهوری
اسلامی ایران
اعمال حق تعیین سرنوشت از مجرای حاکمیت ملی
دموکراسی غیر مستقیم)
انتخابات خبرگان رهبری
انتخاب ریاست جمهوری
انتخابات مجلس شورای اسلامی
انتخابات شوراهای اسلامی
انتخابات، یکی از راهکارهای اعمال حق تعیین سرنوشت در نظام حقوقی
اعمال حق تعیین سرنوشت از مجرای حاکمیت مردمی (دموکراسی مستقیم)
تأیید جمهوری اسلامی ایران، در همه پرسی سال ۵۸ و تأیید اصلاحات در
قانون اساسی
فهرست مطالب
رفراندم
همه پرسی بازنگری قانون اساسی
امر به معروف و نهی از منکر
فصل سوم: حق تعیین سرنوشت در حقوق بین الملل
گفتار اول: شکل گیری و تحولات حق تعیین سرنوشت
حق تعیین سرنوشت در منشور ملل متحد
حق تعیین سرنوشت در میثاقین
حق تعیین سرنوشت در قطعنامه های مجمع عمومی و شورای امنیت و منابع
دیگر به طور گذرا
گفتار دوم: حق تعیین سرنوشت ملتها در حقوق بین الملل و حقوق بشر
تعریف حق تعیین سرنوشت
تعریف مردم از دیدگاه کمیسیون بین الملل حقوقدانان
تعریف مردم بر اساس معیار سرزمینی
تعریف مردم بر اساس معیار شخصی
حق ملتها در تعیین سرنوشت خود
گفتار سوم: ابعاد حق تعیین سرنوشت
فهرست مطالب گفتار چهارم: کاربرد حق تعیین سرنوشت
بستر پیدایش حق تعیین سرنوشت و مهمترین کاربرد این حق: «استعمار زدائی و
حق تعیین سرنوشت در زمان اشغال زمین یک دولت توسط دولت بیگانه
تعامل حق تعیین سرنوشت خارجی با حاکمیت داخلی اصل عدم مداخله
گفتار پنجم: اعتبار حق تعیین سرنوشت در حقوق بین الملل و نسل سوم
حقوق بشر
گفتار ششم: بررسی موردی اعمال حق تعیین سرنوشت در زمان اشغال نظامی
اشغال، تجاوز و پایمالی حق تعیین سرنوشت در زمان اشغال نظامی
نقش سازمان ملل متحد در برخورد با اشغال عراق و تداوم آن
ضعف در شورای امنیت
ضعف در مجمع عمومی
ضعف دبیر کل
بررسی عملکرد دولت اشغالگر در خصوص نادیده گرفتن حق تعیین سرنوشت با
ایجاد تغییرات بنیادین در عراق
بررسی وضعیت قانون اساسی موقت عراق با توجه به حق تعیین سرنوشت ملتها
جمع بندی قضیه عراق با توجه به اصول کلی حقوق بین الملل
نتیجه گیری
منابع
مقدمه
قرارداد مبتنی بر تراضی است و تراضی مبتنی بر پیش فرض استقلال. تساوی طرفین است که قرارداد را پدید می آورد. استقلال و تراضی یا تعادل حقوقی دو طرف قرارداد شرط اصلی تحقق قرارداد است. برای زندگی، دست کم در عالم خیال دو حالت را می توان تصور کرد، نخست آن که انسان ها مانند بسیاری از جانوران، در استقلال کامل از یکدیگر زندگی کنند واتکای هر کس در صیانت نفس و پر آوردن خواست ها و نیازهای زندگی تنها به نیروی خویش باشد که چنین زندگی آمیخته با ترس و وحشت بسیار و دست خوش آفات و مخاطرات بی شمار خواهد بود. دوم زندگی در حالت اجتماع و بهره گیری از نیروهای یکدیگر برای چیرگی جستن بر دشواری ها و به حداقل رسانیدن مخاطرات. بشر تا خود را به یاد دارد در این حالت دوم زیسته و از همین راه به تسخیر طبیعت و رام کردن محیط زیست و گشودن قفل بسیاری از مشکلات دست یافته و از همین روست که او را حیوانی مدنی بالطبع خوانده اند. مقصود از مدتی بودن همانا در جمعیت بودن و زیستن به صورت دسته ها و گروه ها و برخورداری از معاونت یکدیگر است این حالت دوم یعنی زندگی اجتماعی به یکی از دو صورت زیر می تواند باشد یکی آن که فردی از گروه بر دیگران مسلط شود و آنان را به خواست خود به کار گیرد، او سالار و فرمانده و دیگران مطیع و فرمانبردار باشند. شکل دوم زندگی اجتماعی همان است که آن را جامعه مدنی می خوانند و مقصود از آن یک زندگی
اجتماعی است که بر پایه برابری تشکل پذیرد و قوام آن به تراضی افراد باشد آنچه افراد را در چنین جامعه ای بهم پیوند می دهد تعاونی آگاهانه و خود خواسته است و این در واقع معنی اخص زندگی مدنی است به معنی اعم آن، زیرا که مدتی بودن در معنی اسم مانع از آن نیست که مدینه بر پایه سلطه وتغلب شکل بگیرد؛ قوام زندگی در هر دو صورت به مشارکت افراد است . در صورت دوم، مشارکت، ساختاری ناخواسته و تحمیلی را دارد و در صورت اول، مشارکت، اداری و مختارانه، یعنی مبتنی بر توافق و قرارداد است.