تحقیق چیست؟
ارسال کننده : جناب آقای مهدی جلالی
سطح فعالیت : مدیر ارشد
ایمیل : njiran42[@]gmail.com
تاریخ ارسال : ۱۴ تیر ۱۳۹۶
دفعات بازدید : 981
زبان نوشتاری : فارسی
تعداد صفحه : 5
فرمت فایل : word
حجم فایل : 47kb
قیمت فایل : رایگان
دانلود فایل
امتیاز مثبت : 0
امتیاز منفی : 0


معنای لغوی تحقیق
همه شما با معنی كلمه تحقیق آشنایید و بارها آن را به كار برده و یا شنیدهاید.
گاهی میگوییم:
باورهای دینی خود را باید با تحقیق به دست آوریم و تقلید كردن در اصول دین جایز نیست.
وقتی دیگر میگوییم:
در هنگام پاسخگویی به تقاضای ازدواج، باید در مورد شخصیت و خانواده متقاضی تحقیق كرد.
گاهی نیز ادعا میكنیم:
میزان پیشرفت هر كشور، وابسته به میزان تحقیق در آن كشور است.
در همه این جملات، كلمه تحقیق را به كار بردهایم. این كلمه، مانند كلمه «حق» از ریشة «ح ق ق» است. این ریشه به معنی ثابت، استوار و مطابق با واقع است. بنا بر این، «تحقیق» در لغت، به معنی كشف حقیقت و رسیدن به كنه یك امر است.
آنچه در همه این جملات مشترك است، روند دستیابی به یك حقیقت و پاسخگویی به پرسشی در زمینة امری مجهول است. اما با وجود این اشتراك، به نظر شما، آیا كلمه تحقیق در سه جمله بالا دقیقاً به یك معنی است؟ بیشك پاسخ منفی است. در جمله اول، منظور از تحقیق، یافتن اعتقاد صحیح، با استفاده از استدلال عقلی و منطقی است. تحقیق در جملة دوم، به معنی بررسی و پرس و جو درباره ویژگیها و سوابق یك فرد است. تحقیق در جمله سوم به معنی تحقیق علمی است. همان موضوعی كه در این مباحث میخواهیم درباره آن صحبت كنیم.
آیا میدانید با وجود یكسان بودن معنی لغوی كلمه، علت این اختلاف چیست؟
این اختلاف معنی از آن جا ناشی میشود كه بسیاری از كلمات، علاوه بر معنای لغوی، معنایی اصطلاحی نیز دارند. منظور از معنای اصطلاحی، معنایی است كه با به كار رفتن كلمه در مباحث مربوط به یك علم و یا در محیطی خاص، بر اثر قرارداد و یا كاربرد فراوان، برای یك كلمه پیدا میشود و از آن پس، هر گاه آن كلمه در آن رشته علمی و یا محیط خاص به كار رود، معنای جدید، مورد نظر خواهد بود؛ نه معنای لغوی. البته معمولا میان معنای اصطلاحی و معنای لغوی، نوعی ارتباط وجود دارد.
معنای اصطلاحی تحقیق
بسیاری از ما گمان میكنیم كه هر گونه فعالیت و تلاش علمی را میتوان تحقیق نامید. فعالیتهایی از قبیل:
تألیف، از ریشة «أ ل ف» به معنی پیوند زدن كه اصطلاحا به معنی جمعآوری و تنظیم مجموعهای از مطالب متناسب با یكدیگر است.
تصحیح متون، كه معمولاً روی متون كهن و سنگین علمی انجام میگیرد و همراه با مقابله نسخههای خطی آن متن و شرح و توضیح لغات و عبارات دشوار است.
ترجمه، كه در آن، متنی از زبانی به زبان دیگر برگردانده میشود.
تفسیر، كه به معنی آشكار كردن مراد گوینده و یا نویسنده از یك متن است.
شرح، كه به معنی رفع ابهامها و ارائه توضیحات و اطلاعات بیشتر در رابطه با یك متن است.
احیای نسخ، كه شامل، شناسایی، مرمت، بازخوانی، مقایسه و دیگر فعالیتهای لازم برای تبدیل كردن یك نسخه خطی به نسخه چاپی و یا قابل استفاده میباشد.
آزمایش، كه به معنی سنجش و بررسی یك متغیر در حالات و شرایط گوناگون است.
و بسیاری فعالیتهای دیگر كه با وجود ارزشمند و مفید بودن، همگی جزو مقدمات و یا بخشهایی از یك تحقیق میباشند و هیچ یك از آن ها را نمیتوان تحقیق نامید.
اولین و مهمترین نكتهای كه در تعریف تحقیق مطرح میباشد، این نكته است كه شرط اساسی شكلگیری و آغاز یك تحقیق، مطرح شدن مسأله است. یعنی هرگز با داشتن سؤال، نمیتوان تحقیقی را آغاز كرد. چرا كه فرآیند پاسخگویی به سؤالها، نوعی آموزش است؛ در حالی كه پژوهش و تحقیق، فرآیند پاسخگویی به مسألههاست.
نكته دیگری كه مهم است، همراه بودن تحقیق با نوآوری است. مسأله وقتی مطرح میشود كه با موضوع و پرسشی كاملا جدید مواجه باشیم. شرط شكلگیری تحقیق، مسأله است و شرط مسأله نیز، نو بودن موضوع آن است، پس طبیعتاً، همیشه تحقیق با نوآوری و پاسخ به پرسشهایی جدید همراه است.
همین نكته است كه اهمیت و نقش پژوهش را تا حدودی مشخص میكند. همراه بودن تحقیق با نوآوری، موجب میشود كه كاروان علم و دانش، بر اثر تحقیقات علمی حركت و پیشرفت داشته باشد.
چکیده:
مقدمه:
بیان مسئله:
اهداف:
پیشنهادات:
نتیخه:
منابع:
بنابراین، میتوانیم در تعریف اصطلاحی تحقیق بگوییم:
تحقیق، کوششی روشمند برای پاسخگویی به مسألههای علمی است که منجر به نوآوری و پیشرفت علم میشود.
يك نمونه از كاربرد كلمة تحقيق در معناي لغوي آن:
پاسخگوئی به پرسشهاي مختلفي که در طول روز با آنها مواجه هستيد _ چه علمی و چه غير علمی _ ميتواند از نظر لغوي يك تحقيق شمرده شود.
مثلا برای خريد ماهی به ماهیفروشی میرويد و برای اطمينان از سالم بودن جنس، آزمايشهايی را روی آن انجام میدهيد .به عنوان مثال، انگشت خود را با فشار روی پوست ماهی قرار میدهيد. پس از چند ثانيه، انگشتتان را برمیداريد. اگر پوست ماهی به حالت اوليه بازگشت، میفهميد که ماهی تازه است؛ ولی اگر حالت فرورفتگی روی آن باقی ماند، از خريد ماهی صرف نظر میکنيد.
همين آزمايش ساده را ميتوان از نظر لغوي تحقيق ناميد. زيرا اين كار برای کشف اين حقيقت است که آيا ماهی سالم است يا نه؟
اكنون اين پرسش مطرح است كه منظور ما از كلمة تحقيق در اين مباحث چيست؟ آيا ميتوان هر گونه تلاش براي پاسخگويي به پرسشها و مجهولات را «تحقيق علمي» ناميد؟ و آيا ميتوان به هر كسي كه اطلاعاتي را جمعآوري ميكند و يا پرسشي را پاسخ ميدهد، محقق گفت؟ به عبارت ديگر، تعريف اصطلاحي تحقيق، وقتي در رابطه با مباحث علمي مطرح ميشود چيست؟
اكنون با توجه به تعريفي كه از تحقيق ارائه كردهايد، از ميان گزينههاي زير، مواردي كه طبق تعريف شما تحقيق به حساب ميآيند را علامت بزنيد:
ميخواهيم علل كاهش ميزان بارندگي در سالهاي اخير را بررسي كنيم.
بايد فهرستي از كلية نسخههاي خطي كتاب كافي در همة كتابخانههاي جهان را تهيه كنيم.
سازمان برق منطقه، ميخواهد كلية لامپهاي معابر عمومي شهر را با لامپهاي كممصرف تعويض كند. براي اين كار بايد آمار دقيقي از تعداد آنها تهيه شود.
اين كتاب، داراي متن سنگين و مشكلي است. خوب است متن آن را تصحيح و آمادة استفادة عموم كنيم. براي اين منظور، بايد آن را با نسخههاي خطي تطبيق داده و معني كلية لغات مشكل را در پانوشت كتاب توضيح دهيم.
اگر چه بسياري از دانشمندان، اين حديث را صحيح دانسته اند؛ ولي صحيح و يا جعلي بودن آن، مورد ترديد است. بايد راويان آن را شناسايي و وضعيت آنها را بررسي كنيم.
ميخواهيم مجموعهاي مبسوط فراهم آوريم و در آن، كلية شاعران فارسيگوي و آثار و سبكهاي ادبي آنها را معرفي كنيم.
بنابراین، میتوانیم در تعریف اصطلاحی تحقیق بگوییم:
تحقیق، کوششی روشمند برای پاسخگویی به مسألههای علمی است که منجر به نوآوری و پیشرفت علم میشود.
يك نمونه از كاربرد كلمة تحقيق در معناي لغوي آن:
پاسخگوئی به پرسشهاي مختلفي که در طول روز با آنها مواجه هستيد _ چه علمی و چه غير علمی _ ميتواند از نظر لغوي يك تحقيق شمرده شود.
مثلا برای خريد ماهی به ماهیفروشی میرويد و برای اطمينان از سالم بودن جنس، آزمايشهايی را روی آن انجام میدهيد .به عنوان مثال، انگشت خود را با فشار روی پوست ماهی قرار میدهيد. پس از چند ثانيه، انگشتتان را برمیداريد. اگر پوست ماهی به حالت اوليه بازگشت، میفهميد که ماهی تازه است؛ ولی اگر حالت فرورفتگی روی آن باقی ماند، از خريد ماهی صرف نظر میکنيد.
همين آزمايش ساده را ميتوان از نظر لغوي تحقيق ناميد. زيرا اين كار برای کشف اين حقيقت است که آيا ماهی سالم است يا نه؟
اكنون اين پرسش مطرح است كه منظور ما از كلمة تحقيق در اين مباحث چيست؟ آيا ميتوان هر گونه تلاش براي پاسخگويي به پرسشها و مجهولات را «تحقيق علمي» ناميد؟ و آيا ميتوان به هر كسي كه اطلاعاتي را جمعآوري ميكند و يا پرسشي را پاسخ ميدهد، محقق گفت؟ به عبارت ديگر، تعريف اصطلاحي تحقيق، وقتي در رابطه با مباحث علمي مطرح ميشود چيست؟
اكنون با توجه به تعريفي كه از تحقيق ارائه كردهايد، از ميان گزينههاي زير، مواردي كه طبق تعريف شما تحقيق به حساب ميآيند را علامت بزنيد:
ميخواهيم علل كاهش ميزان بارندگي در سالهاي اخير را بررسي كنيم.
بايد فهرستي از كلية نسخههاي خطي كتاب كافي در همة كتابخانههاي جهان را تهيه كنيم.
سازمان برق منطقه، ميخواهد كلية لامپهاي معابر عمومي شهر را با لامپهاي كممصرف تعويض كند. براي اين كار بايد آمار دقيقي از تعداد آنها تهيه شود.
اين كتاب، داراي متن سنگين و مشكلي است. خوب است متن آن را تصحيح و آمادة استفادة عموم كنيم. براي اين منظور، بايد آن را با نسخههاي خطي تطبيق داده و معني كلية لغات مشكل را در پانوشت كتاب توضيح دهيم.
اگر چه بسياري از دانشمندان، اين حديث را صحيح دانسته اند؛ ولي صحيح و يا جعلي بودن آن، مورد ترديد است. بايد راويان آن را شناسايي و وضعيت آنها را بررسي كنيم.
ميخواهيم مجموعهاي مبسوط فراهم آوريم و در آن، كلية شاعران فارسيگوي و آثار و سبكهاي ادبي آنها را معرفي كنيم.