بررسی تطبیقی انواع وصیت در فقه امامیه و حنفیه
ارسال کننده : جناب آقای دکتر مهدی فلاح
سطح فعالیت : مدیر
ایمیل : DRmahdifalah12[@]gmail.com
تاریخ ارسال : ۲۹ تیر ۱۳۹۴
دفعات بازدید : 2109
زبان نوشتاری : فارسی
تعداد صفحه : 116
فرمت فایل : pdf-word
حجم فایل : 0.99 MB
قیمت فایل : 40,000 تومان
خرید فایل
امتیاز مثبت : 0
امتیاز منفی : 0


به جهت اهمیت وصیت در زندگى اجتماعى افراد در فقه اسلامى و حقوق مدنى این مبحث از اهمیت وافرى برخوردار میباشد و همواره مباحث وصیت موردتوجه حقوقدانان و فقهاى اسلامى بوده است. شکى نیست که فلسفه وجودى حقوق و بالاخص حقوق مدنى تنظیم و برقرارى عدالت در مطالبات و دیون و اساساً روابط حقوقى افراد است لذا اقتضاى این امر این است که در مورد مراودات و معاملات حقوقى اشخاص بعد از حیات دنیوى نیز قواعد و مقرراتى حاکم باشد که موجب حمایت از حقوق بازماندگان او باشد.اهمیت وصیت در اسلام به اندازهاى است که پیامبر اکرم(ص) دراینباره فرمودهاند: «آنکه هنگام مرگ وصیت نکند، نقصى در مروت و عقل دارد.»
مبنای اصلی وصیت آیات قرآن بخصوص آیه 180و 181 سوره مبارکه بقره و احادیث و روایاتی که از پیامبر و ائمه (ع) به جا مانده است می باشد. وصیت ازنظر قانونی بردو نوع می باشد : 1. وصیت تملیکی 2. وصیت عهدی علاوه برفقه اسلامی درفقه حنفی وسایر مذاهب به وصیت وانواع آن اشاره شده است . وصیت فضولی ( وصیت از طرف مالک مال ) غیرنافذ است و با تنفیذ مالک طبق ملاک م 247 ق . م نافذ می شود . مطابق ماده 842 قانون مدنی : وصيت به زياده بر ثلث تركه نافذ نيست, مگر با اجازه وراث و اگر بعضي از ورثه اجازه كند فقط نسبت به سهم او نافذ است.
وصیت یا تملیکی است ویا عهدی وبه عبارت دیگر یا تملیک عین ومنفعت است ویا تسلیط برحق ویا فک ملک ویا عهد متعلق به غیر ویا عهد متعلق به خود موصی،مانند وصیت به تجهیز کفن ودفن. قانون مدنی ایران نیز بدون آنکه قبلاً تعریف جامعی از وصیت بدست بدهد نخست وصیت را به دو قسم تملیکیه وعهدیه تقسیم وسپس ار هرکدام تعریف خاصی نموده است .در تعریف وصیت تملیکیه،کلمه مجاناً قید گردیده که معادل کلمه تبرع است واین موضوع درتعریف بسیاری از فقهای عامه وخاصه آمده است.از علمای عامه ابن قدامه حنبلی مذهب وبرخی حنفی مذهب وبعضی ازشافعیه درتعریف وصیت قید تبرع را ملحوظ دانسته اند وازعلمای شیعه،مرحوم علامه حلی وصیت راچنین تعریف می کند: تملیک عین او منفعه بعد الموت تبرعاً. گرچه وصیت ذاتا از مستحبات مؤکد است، ولى گاه شکل وجوب پیدا مى کند، مثل اینکه انسان در پرداخت حقوق واجب الهى کوتاهى کرده باشد، و یا اماناتى از مردم نزد او است که در صورت عدم وصیت احتمال مى دهد حق آنان از بین برود، و از آن مهم تر اینکه گاه موقعیت شخص در جامعه چنان است که اگر او وصیت نکند ممکن است لطمه شدید و ضربه جبران ناپذیر بر نظام سالم اجتماعى یا دینى وارد گردد، در تمام این صورت ها وصیت کردن واجب مى شود.
فهرست مطالب
چکیده1
فصل اول. 2
کلیات.. 2
مقدمه3
بیان مساله4
سوال اصلی تحقیق. 7
فرضيههاي تحقیق. 7
اهمیت و ضرورت تحقیق. 7
اهداف تحقیق. 8
سابقه تحقیق. 8
روش تحقیق. 9
ساختار تحقیق. 9
فصل دوم10
وصیت و انواع آن. 10
مفهوم لغوی وصيّت.. 11
تعریف اصطلاحی وصیت.. 12
اهمیت وصیت در اسلام15
حضور شاهد در ثبت وصیت.. 17
انواع وصیت.. 18
الف) وصيت تمليكي. 19
ب) وصيت عهدي. 22
شرایط وصی. 26
فصل سوم42
ماهیت وصیت.. 42
ماهیت وصیت.. 43
وصیت عقد است یا ایقاع. 44
نحوه انتقال در وصيّت به تمليك49
بررسى تطبيقى49
قبول موصى له غير محصور50
قبول موصى له قبل و بعد از فوت موصى53
ردّ وصيّت توسط موصى له55
فوت موصى له و انتقال حقّ قبول و ردّ به ورثه او. 56
قبول ولى از سوى صغير58
قبول قسمتى از موصى به60
تصرّف ورثه قبل از قبول موصى له60
قبول در وصيّت عهدى61
شرایط صحت وصیت.. 64
تفاوت وصیت با هبه66
فصل چهارم69
احکام وصیت.. 69
رجوع از وصیت و احکام آن. 70
رجوع از وصیت از دیدگاه حنفیه70
اقسام رجوع71
انتقال موصى به بصورت منجّز73
اتلاف موصى به74
وصيّت به غير مشروع. 76
وصيّت به مال غير77
وصيّت فضولى77
وصيّت به غير موجود78
موصى به بايد قابل انتقال باشد79
وصيّت زياده بر ثلث80
1- وصيّت به مقدار ثلث نافذ و به مازاد آن نافذ نيست، مگر با اجازۀ ورّاث.. 80
2- اجازۀ ورّاث82
3- اجازۀ بعضى از ورّاث82
4- آيا اجازۀ ورّاث در زمان حيات موصى كافى است؟83
5- آيا اجازۀ ورّاث تنفيذ است يا اعطاء؟85
6- اهليت اجازه دهنده:86
7- تنفيذ ولى و قيّم نسبت به مازاد بر ثلث:86
8- تنفيذ وارث ورشكسته نسبت به مازاد بر ثلث:87
9- وصيّت اشخاص بلا وارث:87
ارزيابى موصى به معين90
تعيين ثلث و زمان آن91
وصيت اطفال. 94
وصيّت به منافع96
صحّت و بطلان وصيّت به منافع97
اقسام وصيّت به منافع98
فصل پنجم105
بحث و نتیجه گیری. 105
نتیجه گیری. 106
منابع و مآخذ :113
مقدمه
بدون تردید کمتر کسى است که با واژه وصیت تا به حال برخورد نکرده باشد. وصیت از جمله اعمال حقوقى است که هر فردى ممکن است نیازمند آن باشد. چه بسیار دیده شده است اشخاص دیون و طلبهاى خویش را نمىتوانند در زمان حیات خود پرداخت و یا مطالبه نمایند و یا تمایل به انجام کارى داشتهاند و یا قسمتى از آن را انجام و قسمتى را ناتمام گذاشتهاند، ولى اجل مجال اتمام و یا انجام آن کار را ممکن نساخته است. در بسیارى از موارد و به طور مثال مواردى که مطرح گردید وصیت عمل حقوقى مفیدى است که موجب رضایت و آرامش خاطر افراد در حیات دنیوى آنها مىگردد.
به جهت اهمیت وصیت در زندگى اجتماعى افراد در فقه اسلامى و حقوق مدنى این مبحث از اهمیت وافرى برخوردار میباشد و همواره مباحث وصیت موردتوجه حقوقدانان و فقهاى اسلامى بوده است. شکى نیست که فلسفه وجودى حقوق و بالاخص حقوق مدنى تنظیم و برقرارى عدالت در مطالبات و دیون و اساساً روابط حقوقى افراد است لذا اقتضاى این امر این است که در مورد مراودات و معاملات حقوقى اشخاص بعد از حیات دنیوى نیز قواعد و مقرراتى حاکم باشد که موجب حمایت از حقوق بازماندگان او باشد.
اهمیت وصیت در اسلام به اندازهاى است که پیامبر اکرم(ص) دراینباره فرمودهاند: «آنکه هنگام مرگ وصیت نکند، نقصى در مروت و عقل دارد.»
وصيت بردونوع مي باشد.
1-وصيت تمليکي 2-وصيت عهدي
الف) وصیت تملیكی: عبارت است از اینكه كسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری به طور مجاني تملیك كند. با این نوع وصیت، شخص میتواند تا حدودی تكلیف اموال خود را ، معین كند. مانند صرف اموال براي ساختن مدرسه ،دانشگاه ، مکان ورزشي،مسجد وغير........
در وصیت، شخصی كه وصیت میكند موصی و كسی كه به نفع او وصیت تملیكی شده موصیله و مورد وصیت را موصی به میگویند. در وصیت تملیكی، تملیك با قبول موصی له پس از فوت موصی محقق میشود لذا قبول آن قبل از فوت موصی موثر نیست. موصی میتواند از وصیت خود رجوع كند حتی اگر موصیله، موصی به را قبض كرده باشد.
پس نسبت به موصي له قبول و رد وصيت بعداز فوت متوفي معتبراست. يعني اگه موصي له قبل از فوت موصي مورد وصيت را رد کند بعداز درگذشت فرد ميتواند آن را قبول کندواگربعداز فوت موصي آن را قبول کردوآن را قبض کرد ديگر نمي تواند آن را رد کند. با قبول قبل از فوت موصي قبول ثانوي بعداز فوت ضرورت ندارد. وصيت براي منافع عام المنفعه مانند:وصيت به فقرا ومساکين باشد قبول وصيت از طرف آنها شرط نيست.وهم چنين وصيت برفرد صغيرومجنون باشد رد وقبول وصيت برعهده ولي او خواهدبود.بايد فراموش نشود تا مادامي که موصي له وصيت را قبول نکرده ودر مورد آن دچار ترديد شده ورثه متوفي نمي تواندتصرفي در اموال نمايند.زماني که تصميم موصي له طولاني وباعث ضرر بر اموال وراث مي شود حاکم شهر موصي له براي تعجيل تصميم فرا مي خواند.که هرچه سريع تر قبول يا رد خود را اعلام کند.
ب) وصیت عهدی: عبارت است از اینكه شخصی یك یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مأمور نماید.
علاوه بر قوانین ایران و فقه اسلامى در حقوق سایر کشورها نیز به وصیت اهمیت و توجه بسیارى شده است. کشورهایى نظیر فرانسه، آلمان، انگلیس و… که از لحاظ سیستمهاى حقوقى هریک متفاوت هستند، وصیت را بسیار عمیق و موشکافانه بررسى کردهاند. این توجه و حساسیت در این موضوع از چند جهت قابل استدلال است، وصیت از جمله اعمال حقوقى است که مبتنى بر تسامح است و نه تغابن، لذا اقتضا دارد همانند عقود تسامحى دیگر نظیر هبه، صلح بلاعوض و… به آزادى اراده موصى توجه و اهمیت قائل شویم. مضافاً به اینکه غالباً تنظیم وصیتنامهها در زمان کهولت افراد صورت میگیرد و از آنجا که افراد در سنین بالا از نظر روانشناسى از حالت ویژهاى برخوردار هستند که در برابر مسائل کمتر منطقى برخورد میکنند، لازم است با بررسى دقیق و تفسیر صحیح از قوانین موضوعه و قواعد فقهى حاکم بر این مسأله و به تبع آن برداشتهاى دقیق و عادلانه در جهت حمایت از آنان برخیزیم.